شعر وداع با ماه محرم
پایان ماه روضه شده، غم گرفته ام
هیئت تمام گشته و ماتم گرفته ام
بعد از دو ماه گرفت صدا های ذاكران
و ماه كه در مطبت هستم ای طبیب
از درد عشق گفتم و مرهم گرفته ام
مرهم برای درد دلم اشك روضه بود
اینگونه بوده اشك دمادم گرفته ام
شبها چقدر گم شده ام بین كوچه ها
وقتی سراغ هیئت و پرچم گرفته ام
از مادرت بپرس ، نوكریم را قبول كرد ؟
آیا برات كرببــــــــــلا هم گرفته ام ؟
افسوس می خورم كه زخیرات سفره ات
از دست مهر مادرتان كم گرفته ام
دلتنگ می شوم به خدا بر محرمت
خرده مگیریم زچه ماتم گرفته ام
*
ای روضــــــه خوان ادامه بده اشك و آه را
شعر وداع نه ….. شور محــــــــرم گرفته ام
آخرین نظرات