ديدارباحضرت عشق
رمضان آمد وصدلطف نمودش مارا
رمضان آمد وزيبا بنمود اين دنيارا
روزاول بود و دل در دل نبود
راهيه دلدار ودلداري شديم
روز دوم آمد ودلها دگرآرام نيست
كم كمَك روز ازنيمه بگذشت
وآمد عصرروز دومش
روز دوم به چه روز دومي
ماه روزهاي مبارك شداين روز
صف به صف آماده بوديم
پشت درهاي حياط خانه اش
تابيايد اذن نصاحب خانه اش
صاحب خانه نگو ماه بگو
ماه نو كم دارد پيش زيبايي او
صاحب خانه نگو ياربگو
دل بگو ودلدار بگو
راست گويند هركه او راببيند
ديگرآرام وقرارش نماند.
هركه دلارام ديد ازدلش آرام رفت
باز نيابدخلاص هركه دراين دام رفت.
آخرین نظرات