زمستانهای قطبی در رگم جاریست
مشتاقم کشم خورشیدرا یک لحظه درآغوش و نگذارند
زبان شعله می لیسد در ودیوار شهرم را
برآنم تا کنم این شعله را خاموش ونگذارند
کسی در کوچه های استخونم میزند فریاد :
به نانی حرمت خورشیدرا مفروش ونگذارند بیشتر »
آرشیو برای: "خرداد 1395, 22"
ريخته سرخ غروب جابجا بر سر سنگ.
كوه خاموش است. مي خروشد رود. مانده در دامن دشت خرمني رنگ كبود.
سايه آميخته با سايه. سنگ با سنگ گرفته پيوند. روز فرسوده به ره مي گذرد. جلوه گر آمده در چشمانش نقش اندوه پي يك لبخند.
جغد بر كنگره ها مي خواند. لاشخورها،… بیشتر »
وقتی دو قلب برای یکدیگر بتپد، هیچ فاصله ای دور نیست، هیچ زمانی زیاد نیست و هیچ عشق دیگری نمی تواند آن دو را از هم دور کند. محـــــــکم ترین برهـــــان عــــــشق، اعتـــــــــماد است..
کل دنیا هم بگویند دوستم دارند ... فایده ندارد !!! اما ... دوستت دارم… بیشتر »
کاش می شد بچگی را زنده کرد،کودکی
شدکودکانه گریه کرد ،
کاش می شد شعر قهر قهر تا قیامت را سرود،
آن قیامت که دمی بیشتر نبود،
فاصله با کودکی با ما چه کرد،
کاش می شد بچگانه از ته دل خنده
کرد.. بیشتر »
دیدیم نمیشود درزمین عاشق شدبه آسمان پروازکردیم. وقتی برگشتیم مارادرقفس انداختند. نتوانستیم ثابت کنیم پرنده نیستیم. ماتنها،،،،،
عاشق شده بودیم......
بیشتر »
یادت باشد یادت باشد
مــــن اینجا
کنار همین رویاهای زودگذر
به انتظار آمدن تـــــــو
خط های سفید جاده را می شــــمارم بیشتر »
ديروز من زرنگ بودم و ميخواستم دنيا رو تغيير بدم...
اما امروز من دانا و عاقل هستم و ميخوام خودم روتغيير بدم!
بیشتر »
گناه ناکرده ای نارفیق .... به کدامین گناه ناکرده .... تازیانه می زنی بر اعتمادم ،زیر پایم را زود خالی کردی . سلام پرمهرت را باور کنم یا پاشیدن زهر خیانتت را....
مهم نیست که چه اندازه میبخشیم بلکه مهم این است که در بخشایش ما چه مقدار عشق وجود دارد. ...… بیشتر »
آخرین نظرات