این شعر رو در تاریخ21 اسفند95 گفتم
«مــــــــــادر»
آهای آهای بچه ها…
بیاین بیاین تماشا…
قصه دارم براتون …
یه قصه ی مهربون…
ازیه مادر زیبا…
که دوست داره بچه شو…
براش قصه میخونه …
نمازبهش یادمیده…
قران براش میخونه…
یه بچه ی نمونه میشینه پای حرفه …
این مادرمهربون…
یادمیگیره نمازوداستانای مادرجون…
نمازمیخونه کم کم این بچه مهربون…
همه باهم یکصدا به این بچه دانا…
بگیم احسنت تبارک الله…

میخوام یه چندتا ازشعر امو بنویسم ازتون میخوام تا نظربدین ممنونم



آخرین نظرات