یگانه بانوی دلها

 

السلام علیکَ یا اباعبدالله الحُسین

​جــوانان بـنـی هــاشــم بیایید

علی را بـر در خـیـمـــه رسانید

بگــوئـیــد مـــادرش لیلا بیاید

تـمـــاشــــای قــد اکـبـــر نماید

جـوانان بـنــی هــاشــم بیایید

علی را بـر در خـیـمـــه رسانید

بگوییـد عـمـه ش زینب بیـایـد

علی را بــر در خـیـمــه رسانـد

خدا داند کـه من طاقت ندارم

علی را بـر در خـیـمـه رســانم

علی جان ای چـراغ شام تارم

فــراقـت بـرده آرام و قــرارم

به امیـــد علـی اکبــر بیاییــد

در غــم بر رخ لیلا گـشـاییــد

جوانان بنی هاشـم بیــایـیــد

علی را بر در خیـمــه رسانیـد

#حضرت_علی_اکبر

‌‌‌‌‌‌ ‌‌

روزی پسࢪی از خانواده‌ی نسبتاً مرفه متوجه شد
مادرش??از همسایه فقیر خود نمک خواسته
متعجب ? به مادرش گفت: دیروز کیسه‌ی بزرگ
نمک برایت خریدم برای چی از همسایه نمک طلب
میکنی؟ ?
مادر گفت: پسرم همسایه فقیر ما همیشه از ما
چیز هایی ?? ??? ?? طلب میکند
دوست داشتم از آنها چیز ساده‌ای بخواهم که
تهیه‌ی آن برای آنها سخت نباشد ?
درحالی که هیچ نیازی به آن ندارم ? ولی دوست
داشتم وانمود کنم که من نیز به آنها محتاجم☺️
تا هر وقت چیزی از ما خواستند??? ? ?
طلبش برای آنها آسان باشد و شرمنده نشوند… ?

﴿فرهنگی که باید با آب طلا نوشت﴾✨