یگانه بانوی دلها

آقاجان دیگربرای آمدنت زود هم دیر است.
|خانه|تماس |ورود
ردّوه فانّه رجل صابونی.
ارسال شده در 25 اردیبهشت 1400 توسط انصاری در بدون موضوع


دیدار با یاران امام زمان

روزی در دکّه عطاری نشسته بودم. ناگاه دو نفر مرد از برای خریدن سدر و کافور بر در دکان من وارد شدند. ]که[ چون در مکالمه و رفتار ایشان تأمّل کردم و صورت و سیرت ایشان را دیدم، آنها را در زی (لباس) اهل بصره—بلکه این نوع خلق معروف—ندیدم.

لهذا از یار و دیار ایشان پرسیدم. ]و[ هر قدر که ایشان بر تستّر (پرده‌پوشی) و انکار افزودند، من بر التماسِ اظهار، اصرار نمودم. تا آنکه ایشان را به رسولِ مختار و آل اطهار، آن قدوه ابرار، سوگند دادم.

ملازمان امام

چون این دیدند اظهار نمودند که

«ما از جمله ملازمان درگاه عرش آشیان حضرت حجت علیه السلام هستیم. ]و[ شخصی از ملازمان عتبه عالیه را اجلِ موعود رسیده وفات کرده بود. ]و[ ما را صاحب آن ناحیه مأمور به آن فرمود که سدر و کافور را از تو خریداری کنیم.»

چون این بشنیدم، بر دامن ایشان چسبیدم و تضرّع و الحاح کردم که

«مرا هم با خود به آن درگاه برید.»

جواب گفتند که

«این کار بسته به اذن آن بزرگوار است. ]و[ چون مأذون نفرموده ما را جرأت این جسارت نباشد.

گفتم: «مرا به آن مقام برسانید [و] پس از آن استیذان نمایید. اگر مأذون فرمودند شرفیاب می‌شوم و الّا عود می‌نمایم. ]و[ در این قدر به غیر از اَجرِ اجابت بر شما چیزی نباشد.»

باز هم امتناع کردند. بالاخره چون تضرّع و الحاح را از حد گذرانیدم، ترحم کرده و منّت گذاشته اجابت نمودند.

در راه دیدار

پس با تعجیل تمام، سدر و کافور به ایشان تسلیم کرده و دکان را بسته با ایشان روانه شدم تا آنکه به ساحل دریای عمان رسیدم. ]و[ ایشان بدون منّت کشتی، بر روی آب حباب‌وار روانه شدند و من ایستادم.

پس ملتفت من شدند و گفتند که:

«مترس. خدا را به حق حضرت حجّت علیه السلام قسم ده که حفظ نماید. پس بسم اللَّه گفته روانه شو.»

چون این شنیدم خدا را حفظ [= در ذهن خود] به حق حضرت حجّت علیه السلام قسم داده بر روی آب، مانند زمین خشک، در عقب ایشان روانه گردیدم. تا آنکه به قبه دریا رسیدیم.

باران و فکر صابون‌ها

ناگاه ابرها به هم پیوسته، آغاز باریدن نمود. اتفاقاً من در روز خروج از بصره صابونی پخته بودم و آن را در بالای بام از برای خشک شدن بر آفتاب گذاشته بودم. چون مشاهده باران کردم، به خیال صابون افتاده، خاطرم پریشان گردید. پس پاهایم در آب فرو شد و به قوه شناوری خود را از غرق حفظ کرده؛ لکن از همراهان بریدم.

چون ایشان ملتفت من شدند و مرا با آن حالت دیدند رو به عقب برگردیدند. ]و[ دست مرا گرفته از آب بیرون کشیدند و گفتند:

«در خصوص آن خُطره‌ای (فکری) که بر خاطرت عارض شد، توبه کن و تجدید قسم نما..»

پس توبه کرده، دیگر بار خدا را در حفظ [= ذهن خود] به حق حضرت حجّت علیه السلام قسم داده، باز روانه گردیدم. تا آنکه از دریا به ساحل رسیدیم و از ساحل راه مقصود را بریدیم

مردی صابونی

لکن در دامنه بیابان چادری مشاهده کردیم که مانند شجره طور، نورِ آن، عرصه آن فضا را نورانی کرده [بود]. همراهان گفتند که

«تمام مقصود، در این سراپرده می باشد.»

پس با ایشان به نزد آن چادر رفتیم. ]و[ نزدیکِ به آن درنگ نمودیم و یک نفر از ایشان از برای استیذان داخل آن چادر شد و در بابِ آوردن من با آن بزرگوار—به طوری که کلام آن حضرت را شنیدم و شخص او را به جهت حایل بودن چادر نمی‌دیدم— سخن در میان آورد.

پس کلام آن امام علیه السلام را از ورای حجاب و پشت پرده شنیدم که در جواب فرمود که:

ردّوه فانّه رجل صابونی.

یعنی: او را به محل خود برگردانید—یا آنکه دست ردّ بر سینه او بگذارید و تمنّای او را اجابت ننمایید و او را در عداد ملازمان این عتبه مَلک پاسبان نشمارید—زیرا که او مردی است صابونی؛ یعنی صابون‌دوست.

و این کلام اشاره به آن خُطره صابون است. هنوز دل را از تعلّقات دنیویه خالی نکرده، تا آنکه محبّت محبوب در آن جا کند و شایسته مجاورت با دوستان خدا شود.

آن مرد گوید که: چون این سخن شنیدم و آن را بر طبق برهان عقلی و شرعی دیدم، دندان این طمع را کندم و چشم از این آرزو پوشیدم و دانستم که مادام که آیینه دل، آلوده به آن کدورات باشد، عکس محبوب در آن منطبع نشود و روی مطلوب دیده نگردد؛ چه جای آنکه درک خدمت و ملازمت صحبت آن حاصل آید.

 

نظر دهید »
جهان بیمار است بدون شما
ارسال شده در 25 اردیبهشت 1400 توسط انصاری در بدون موضوع

نظر دهید »
مجلس خواستگاری بانو
ارسال شده در 24 اردیبهشت 1400 توسط انصاری در بدون موضوع

?خواستگاری و مجلس عقد حضرت نرجس خاتون?
وقتی ملیکه به سن ازدواج رسید،جدّش امپراطور روم، او را برای همسری برادرزاده اش برگزید.او از طرف برادرزاده اش از ملیکه خواستگاری کرد واز آنجایی که کسی نمی توانست از فرمان امپراطور سرپیچی کند،مجلس عقد بسیار باشکوهی ترتیب داده است.
در آن مجلس ۳۰۰نفراز برگزیدگان روحانیون و کشیشان مسیحی،۷۰۰نفر از افسران و فرماندهان ارتش و چهارهزار نفر از اشراف،معتمدین و ثروتمندان شرکت داشتند.
مجلس در کاخ،باشکوه تمام و باحضور امپراطور برگزارشد.برادرزاده امپراطور روی آن تخت نشست،تشریفات مراسم عقد فراهم شد،همین که روحانیون مسیحی انجیل راباز نمودند که آیات آنرا تلاوت کنند،ناگهان زلزله آمد.
کاخ لرزید و هرکسی که روی تخت نشسته بود بر زمین افتاد.
خود امپراطور و برادرزاده اش نیز از تخت برزمین افتادند وحشت و اضطراب حاضران را فراگرفت.
یکی از کشیشان بزرگ به حضور امپراطور آمد و عرض کرد:این حادثه ی عجیب نشانه بلا و خشم خدا و علامت پایان یافتن آیین مسیحییت است.مارا مرخص فرمائید تابرویم.
امپراطور اعلام ختم مجلس کرد وهمه رفتند.بار دیگر مجلس عقد با فرد دیگری تدارک دیدند اما باز هم همان حادثه زلزله اتفاق افتاد.(سیره چهارده معصوم ص۹۸۷)
چرا که ملیکه عروس خانه وخانواده ای آسمانی بود.
?ادامه دارد…

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 113
  • 114
  • 115
  • ...
  • 116
  • ...
  • 117
  • 118
  • 119
  • ...
  • 120
  • ...
  • 121
  • 122
  • 123
  • ...
  • 355

آخرین مطالب

  • پاییز
  • ایام فاطمیه
  • خواب در اسلام
  • همسرداری
  • توصیه
  • روز بصیرت
  • فلسطین
  • به آسمان نگاه کن
  • قلب
  • تاسوعا

آخرین نظرات

  • شمیم  
    • شمیم تکه های ناب
    در غدیر
  • محبوبه روشن رو  
    • شهدا
    در شعر طنز از کتابخوانی
  • محبوبه روشن رو  
    • شهدا
    در شعر خودم
  • محبوبه رحیمی  
    • بصیرت سرا
    • وبلاگ من
    در سروده خودم
  • محبوبه رحیمی  
    • بصیرت سرا
    • وبلاگ من
    در ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها
  • فاطمه طحانی  
    • داعی الی الله
    در طناب طاقت
  • پژوهش مدرسه علمیه حضرت زینب (س) میناب  
    • منتظر پرور
    در طناب طاقت
  • پژوهش مدرسه علمیه حضرت زینب (س) میناب  
    • منتظر پرور
    در ازهمان اول علی
  • انصاری  
    • یگانه بانوی دلها
    در ازهمان اول علی
  • نردبانی تا بهشت  
    • یاس کبود۱۴
    در ازهمان اول علی
  • انصاری  
    • یگانه بانوی دلها
    در ذی الحجه
  • Ali در ذی الحجه
  •  
    • رفیقم حسین(ع)
    در زبان بدن
  • سربازی از تبار سادات  
    • سربازی از تبار سادات
    در زبان بدن
  • پژوهش مدرسه علمیه حضرت زینب (س) میناب  
    • منتظر پرور
    در زبان بدن
  • مدیر النفیسه  
    • مدیرالنفیسه
    • از همه جا خبر
    در نَخَم محکم نیست
  • مدرسه علمیه ریحانه الرسول شلمزار  
    • مدرسه علمیه ریحانه الرسول شلمزار
    در ادامه دهنده راه حاجی
  • مدرسه علمیه ریحانه الرسول شلمزار  
    • مدرسه علمیه ریحانه الرسول شلمزار
    در ما آذری زبانها
  • انصاری  
    • یگانه بانوی دلها
    در روز دخترمبارک
  • ... در روز دخترمبارک

Recent photos

شهیدحججیتهاجم فرهنگی

Sidebar 2

This is the "Sidebar 2" container. You can place any widget you like in here. In the evo toolbar at the top of this page, select "Customize", then "Blog Widgets".
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

یگانه بانوی دلها

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • موثر
  • تورو جون
  • انسان
  • لبیک..
  • تحولات منطقه
  • تلاش پسرکی 12 ساله
  • از دست این...
  • کمی..
  • تابلو موفقیت
  • باخود پیمان ببند
  • آرامش
  • چند نکته
  • 6فن برا آرامش
  • درقاب تصویر
  • رفاقت
  • محور بایسته ها
  • داستانک
  • داستانک 2
  • یا اباصالح
  • شیخ صدوق
  • علت نامگذاری
  • علت نامگذاری
  • جایگاه شیخ
  • شعبان
  • روز سوم
  • آیا امام ز مان
  • آیا
  • یه سفر مشهد
  • تغذیه امتحان
  • طعم رفاقت
  • گریه نکن
  • داستانک
  • ویژگی حضرت مهدی
  • سکوت
  • دل تنگ
  • نپرس
  • منبرک
  • ماه خوب خدا
    • نکات تفسیری
  • شعر ماه رمضان
  • به عشق دیدنت
  • دعای افطار
  • گناه ناکرده
  • خط سفیدجاده
  • خط سفیدجاده
  • کاش میشد
  • دو قلب
  • شعرمریم
  • گفتگوی خودمونی
  • امام زمانی
  • امام رضا
  • زیارتنامه
  • تسلیت
  • روزجهانی مسجد
  • سین ها
  • حدیث
  • غرور علم
  • راه خدا
  • زندگی
  • حرفی نیست
  • سخن روز
  • ماه ذیحجه
  • سرزمین اشکها
  • اعمال روز عرفه
  • اعمال روز عرفه
  • حیف
  • آن روز
  • شرط عربستان
  • جشن عاطفه ها
  • شهدای7 مهر
  • شعر
  • شرحی ازوقایع محرم
  • بس که فراموش شدی
  • سفربخیر
  • سبک زندگی عاشورایی
  • سبک زندگی درقاب تصویر
  • ازدل فرهنگ عاشورا
  • سوالاتی درمورد سبک زندگی حسینی از حاج آقافرحزاد
  • شعر
  • شعراستاد شهریار
  • معرفی کانال تلگرام
  • شعروداع ماه محرم
  • جملات کوتاه وپرمعنا
  • دمنوش
  • 13 ابان
  • شهادت حضرت رقیه
  • کمی تامل
  • شهر سوال
  • ولایت فقیه
  • شبهه وپاسخ
  • ولی فقیه و اهل سنت
  • پیرامون رهبر فعلی
  • رهبر من
  • سخنان رهبری درمورد حجاب
  • احادیث زیبا
  • سخنان درمورد کتابخوانی
  • کتابخوانی
  • سخنان رهبری درمورد کتابخوانی
  • شعرطنز
  • جملات زیبا
  • زندگی سالم بر طبق قران
  • شهدای گمنام
  • شهید خلیلی
  • حکمتهای نهج البلاغه
  • سخن آقا درمورد بسیج
  • دلنوشته
  • شعرخودم
  • خداچه می گوید
  • 16 آذر
  • فرار ازهم
  • توصیه
  • بانو
  • مادختر مذهبیا
  • پیام تسلیت
  • وقایع ایام الله بهمن
  • انتخابات
  • عمومی
  • ماه محرم

Random photo

شهیدحججی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان